بخش قابل ملاحظه ی از سکونت های ایران را شهرهای واقع در حاشیه کویر تشکیل می دهند. این شهرها، در طی سه دهه گذشته به شدت در معرض تحولات کالبدی ناشی از تجربه آموزه ها و روش های معماری و طراحی شهری مدرن قرار داشته اند. مداخلات مدرن، نظیر اجرای طرح های جامع شهری ، پروژه های تعریض معابر و ...،پیامدهای نامطلوبی را چه در مقیاس معماری ساختمان ها و چه در مقیاس استخوان بندی فضایی و سازمان کالبدی شهرهای کویری به همراه داشته است. برخی از پیامد های نامطلوب مزبور، شیوع و رواج یافتن ساختمان های ناهمساز با اقلیم گرم و خشک این شهرها و صدمه رساندن به منابع زیست محیطی، نظیر تخریب راضی مستعد کشاورزی در اثر گسترش هرز و بیرویه شهرها است که در قالب توسعه های با تراکم پایین صورت پذیرفته است.
هدف این مقاله، بررسی مباحث نظری مرتبط با انگاره «طراحی شهری پایدار»، و سود جستن از آن به عنوان ابزاری جهت نقد تجربه طراحی شهری مدرن در شهرهای حاشیه کویر از دیدگاه مبحث توسعه پایدار و ملاحظات زیست محیطی است. بررسی های این مقاله نشان می دهد که: با بهره بردن تؤامان از اصول نوین «طراحی شهری پایدار» و درس گرفتن از پیشینه های معماری و طراحی شهری بومی، که در انطباق با الزامات پایداری زیست محیطی بوده اند، می توان محیط کالبدی شهرهای کویری را به سوی انطباق هرچه بیشتر با قرارگاه طبیعی اشان هدایت کرد. برای انجام این کار، استفاده از اصول حاکم بر « شهر فشرده سنتی ایران» حاشیه کویر و تأکید بر سیاست های نوزایی و بازسازی بافت های فرسوده شهری ، به جای گسترش بیرویه پیرامونی، توصیه شده است.