پژوهش حاضر پیرامون یکی از گونههای نمایشی یونان باستان، تحت عنوان نمایش ساتیری،است. ساتیر، همراه با تراژدی و کمدی، سه گونهی اصلی هنر نمایش در یونان باستان بهشمار میرفته است. با این همه، شاید به دلیل رواج و موفقیت عمدهی کمدی و تراژدی، به گونهی ساتیر، به اندازهی کافی اهمیت لازم داده نشده و در قیاس با آن دو گونه، دربارهی ساتیر پژوهش و نقد انجام نشده است. و حال آنکه به باور پژوهشگر ساتیر گونهیی نمایشی، مستقل و ارزشمند است که از ظرفیتها و قابلیتهای نمایشی بسیاری برخوردار بوده و بر شگردها، شیوهها و گونهها و سبکهای ادبی- نمایشی دیگر تأثیر بهسزایی داشته است. در دوران جدید نه تنها با الگوبرداری از نمایشهای ساتیری یونان باستان نمایشنامههایی نوشته شده، بلکه دو نمونه بهجای مانده از آن دوره، یعنی «ساتیرهای جوینده» (The Searching Stayr)اثر «سوفوکل» (ق.م. 406-496 , Sophocles) و «سیکلوپ» (Cyclops) اثر «اوریپید» (ق.م.406-484 Euripedes, )، در دوران معاصر مورد توجه بعضی از نمایشنامهنویسان و کارگردانان جهان قرار گرفته، نو- نویسی نمایشنامهی «ساتیرهای جوینده» توسط «تونی هریسون» (Tony Harrison) شاعر و نمایشنامه نویس، مترجم و کارگردان معاصر انگلیسی، و همچنین نگارش نمایشنامهی ساتیری « گوشهای مایداس» (Ears of Maidas) توسط «گونگور دیلمن» نمایشنامه نویس ترک، نمونهای از رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی به ساتیرهای یونان باستان بهشمار میرود.