آموزش هنر متناسب با فعالیت‌های زیبایی‌شناسانه، تولید هنری و مفاهیم وابسته

نویسنده

چکیده

تلاش‌هایی که در دهه‌های اخیر برای بهبود کیفیت برنامه‌های درسی صورت گرفته است بر آموزش هنر هم تأثیرگذار بوده است. از برجسته‌ترین آن می‌توان به تجدیدنظر برنامه درسی موضوع محور؛ تأکید بر یادگیری ساختن‌گرایی؛ یک‌پارچه‌سازی موضوع‌هایی که بیشتر به‌صورت مجزا وجود داشته است (رویکرد تلفیقی) و نظایر آن، اشاره کرد. تمرکزی که به‌تازگی بر فعالیت‌های زیبایی‌شناسانه، تولید هنری و یادگیری در زندگی واقعی صورت گرفته است در کاهش فاصله میان آموزش هنر و یادگیری در کلاس درس مؤثر بوده است. هـنر بسیاری از جنبه‌های هوش را درگیر می‌کند زیرا پدیده‌ای پیچیده و چند وجهی و منبعی از انواع گوناگون تجربه در محیط خانه، اجتماع و محیط مدرسه است، از این رو در برنامه آموزش هنر از یک‌سو از محیط‌های پیش‌گفته، مصنوعات بشر، تاریخ، سنت‌ها، ‌وقایع‌روزانه، نهادها، مردم، ارزش‌ها، شیوه‌های زندگی و نظایر آن به عنوان ماده خام بهره گرفته می‌شود (کارکرد ثانویه) و از سوی دیگر، هنر فـرد را در فرایند تفکری/ ادراکی، تخیلی،‌ سازندگی، بیانی، اطلاعاتی و‌ ارتباطی درگیر می‌کند، و به صورت تعاملی برغنای تجربه هنرجو می‌افزاید. به این ترتیب، آموزش هنرهای زیبا در کنار خواندن، نوشتن و حساب کردن به عنوان پایه و یکی از اشکال سواد اطلاعاتی و بصری محسوب می‌شود که در این نوشتار به بیان رویکردهای آموزش هنر همچون تولید هنری، زیبایی‌شناسی و نظایر آن پرداخته می‌شود.

کلیدواژه‌ها