چکیده:
طی شصت سالی که از شکل گیری نظام مدون توسعه در کشور می گذرد، تامین فضای سکونتگاهی شهری و روستایی و مسکن مناسب همواره بخشی از برنامه ها را به خود اختصاص داده است. علیرغم توجهی که در برخی برنامه ها خصوصا پس از انقلاب اسلامی، در مورد روستاها صورت گرفته به نظر می رسد تا تحقق فضای زیستی کالبدی مناسب کماکان فاصله بسیار است.
این مقاله از طریق ارزیابی برنامه های پنج ساله تبیین جایگاه مسکن روستایی در آنها؛ و موارد مغفول و اقداماتی که باید در جهت تحقق برنامه ها مد نظر قرار گیرد، دنبال می نماید. مقاله از چهار بخش تشکیل گردیده، بخش اول روستاها و مسئله مسکن را مورد توجه قرار می دهد. بخش دوم به ضرورت هایی که مسکن روستایی را به امری اجتناب ناپذیر مبدل نموده، می پردازد. بخش سوم نگرش ها و اقدامات دولت ها طی 50 سال اخیر از ابتدای شکل گیری اولین برنامه توسعه کشور تا حال حاضر را بررسی خواهد نمود و بالاخره بخش آخر به جمع بندی و نتیجه گیری از تفکر حاکم بر فضای تدوین برنامه ها در قبل و بعد از انقلاب؛ اقدامات انجام شده در این زمینه و ضرورت هایی که در این ارتباط باید لحاظ نمود اختصاص یافته است.