چکیده:
شهرها در گذشته از قابلیت پیاده مداری بالایی برخوردار بوده و پیاده روی به عنوان اصلی ترین الگوی جابجایی مردم در داخل کانون های زیستی به دلیل کم هزینه بودن یا در دسترس بودن آسان برای کلیه اقشار جامعه به شمار می رفت که به دنبال انقلاب صنعتی و سلطه اتومبیل در شهرها موضوع عابر پیاده به فراموشی سپرده شد. به دنبال آلودگی هوا، سیاست کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و کاهش سوخت فسیلی، رویکرد برنامه ریزی شهری در چند دهه اخیر در جهت احیاء مقوله امکان افزایش قابلیت پیاده مداری در شهرها شکل گرفت.
مقاله حاضر که حاصل مروری بر ادبیات مرتبط رساله تحقیق دکترای نگارنده می باشد با هدف بررسی و شناخت بیشتر موضوع افزایش قابلیت پیاده مداری در شهرها با استفاده از تجارب جهانی بوده که ضمن معرفی متدلوژی تحقیق، جایگاه عملکردی خیابان به عنوان عنصر بارز فضای شهری، به طرح دیدگاه های مختلف در ارتباط با چگونگی استفاده از خیابان در جهان می پردازد و در این رهگذر به طور خلاصه معیارهای موثر در جهت افزایش قابلیت پیاده مداری که در اسناد طرح جامع پیاده2، در چهارده شهر دنیا در اروپا و آمریکا آمده است، اشاره دارد و ضمن دسته بندی این معیارها، شاخص های بی شماری را برای ارزیابی قابلیت پیاده مداری در شهر پیشنهاد می نماید تا امکان حضور هر چه بیشتر مردم در فضای شهری را فراهم آورد.