شهود در درک و آفرینش اثر هنری

نویسنده

چکیده

چکیده:

این مقاله در جستجوی چگونگی نقش شهود در آفرینش و شکل گیری اثر هنری ابتدا با تحلیل نطرات «هانری برگسون» درباره شهود و هنر در پی پاسخ به این سؤال بر می آید که آیا اثر هنری محصول تفکر است یا کشف و شهود؟ در این راستا عقاید شهود باورانه در فلسفه هنر همچون نظرات «کروچه» و «کالینگوود» مطرح می شود که به مسائلی نظیر شناخت نمادین در مقابل شناخت شهودی، فرانمود عاطفی در مقابل فرانمود تخیلی و تفاوت آفرینش و درک هنر با فعالیت عقلی محض می پردازد. از طرفی با ردیابی خاستگاه و عملکرد شهود در سه حوزه ی اثر – هنرمند – مخاطب، که هر یک به عنوان سرچشمه های اثر هنری محل اختلاف هستند، به مبحث شهود در ادراک اثر هنری از جانب مخاطب می رسیم که با توجه به هرمنوتیک مدرن و نظریه دریافت و همینطور دیدگاه« آیزر» درباره دانش علائم، ابهام معنایی و آشنایی زدایی، روند شهود از هنرمند تا اثر و از اثر تا مخاطب مورد تحلیل قرار می گیرد.

کلیدواژه‌ها