معماری به لحاظ ماهیتش دارای دو بعد علمی و هنری است . با توجه به جنبه جهان شمولی هنر - معماری نیز از بعد هنری اش واجد معنای هستی شناسی است. از آنجا که بینش یا دیدگاه فکری در درک معنی و به تبع آن در ساختار یک نظام آموزشی - به خصوص در مقولاتی (مثل مقولات هنری) که دارای بعد هستی شناسی هستند موثر است لذا مقدم بر آموزش معماری لازم است که دیدگاه فکری ای که آموزش در آن انجام می گیرد و تعریف معماری که خود واجد معنی ناشی از بینش است تبیین شود.
از دیدگاه سنتی معماری هنر آفرینش است آفرینشی زیبا که لازمه وجود حقیقی است. انسان سنتی استعداد آفرینندگی خود را از خداوند می داند. از همین رو از نگاه سنت معماری به عنوان هنر آفرینش و آراستن کالبد زندگی واجد بعد هستی شناسی است.
از دیدگاه مدرن نیز معماران بزرگ این نحله ی فکری وجود امری متعالی در معماری را متذکر شده اند و بعضا به بعد هستی شناسی معماری اعتراف دارند. اما مفاهمه ی این معنی در فضای فکری متاثر از خرد محض حاکم بر دنیای مدرن دچار استحاله ی شناختی شده است.
در این مقاله سعی شده است از دریچه تعریف معماری در نظام های فکری مبتنی بر سنت و مدرن در حد بضاعت مزجات به تبیین موضوع بپردازیم.