کیفیت آموزش و کارحرفه ای در ایجاد همسازی بین فضا و سازه در معماری معاصر غرب

نویسنده

چکیده

انقلاب صنعتی تحولاتی را در آموزش و کار حرفه ای معماری معاصر غرب بدنبال می آورد شامل تقسیم وظایف معمار- ایجاد مدارس تکنیکی تولید مصالح جدید و پر قدرت توسعه علوم و تکنولوژی سازه ای جدایی تئوری و عمل و صرفه اقتصادی .در سایه این تحولات معمار و مهندس سازه هماهنگی لازمه را پیدا نمی کنند و به تبع آن بناهایی ایجاد می شوند که در آنها فضا و سازه منفصل از یکدیگر می باشند.پیامدهای نابهنجار این دو گانگی بحث کیفیت آموزش و کار حرفه ای- معماری برای ایجاد همسازی بین فضا و سازه را بر اساس وضع موجود مطرح می کند.هدف از این مقاله بررسی دقیقتر این موضوع بصورت کاربردی و جلب توجه معماران و مهندسان سازه به کیفیت همسازی فضا و سازه و چگونگی همکاری واقعی میان آنها می باشد.بررسی مبانی ایجاد سازش بین فضا و سازه نتیجه می دهد که همسازی بر پایه معیارهای هماهنگی در معماری و عوامل بوجودآورنده سازگاری در معماری گذشته ایجاد می شود و شامل مفاهیم فضا و سازه و نگرش جامع می باشد.فضای معماری فضایی کیفی است و مبین خصوصیات فضای وجودی انسان می باشد.سازه به مفهوم ترکیبی منسجم از عناصر ساختمانی مقاوم و باربر است که دارای الزاماتی از قبیل قاعده و هندسه می باشد.درنگرش جامع فضا و سازه (و بقیه اجزا) بصورت پیوسته با هم و مرتبط با کل طرح می شوند.همچنین همکاری بین معمار و مهندس سازه (و سایر مهندسین) بر مبنای مفهوم کل انجام می شود و باید مبتنی بر تبادل نظر از ابتدا تا انتهای طراحی باشد.

کلیدواژه‌ها