تعریف های گوناگونی به منظور تبیین معماری اسلامی ارایه شده اند که اغلب جنبه های مادی و ظاهری موضوع را مورد توجه قرار داده اند . پیشنهاد این مقاله رویکرد حکمی به معماری اسلامی است. بر اساس چنین نگرشی آنچه میان مخاطب و پدید آورنده ی اثر هنری. به عنوان واسطه قرار می گیرد رسانه ای از آموزه های معنوی و ملکات روح انگیز الهی است. معمار سالکی است که با رشد معنوی و کسب فضایل اخلاقی ابزار توسعه ی فیض الهی را در کالبد جهان مادی ممکن سازد. و با کسب شناخت حقیقی از جهان هستی به مرتبه فنای فی الله رسیده جریان حکمت الهی را در وجود خویش بازپروری می نماید. نگرش حکمی به معماری اسلامی در اصل نگرشی درون زاست نگرشی که می تواند موجبات بازتعریف یک معماری اسلامی پیشرو را فراهم آورد. آینده معماری اسلامی تنها در سایه چنین رویکردی قابلیت تعریف می یابد نگرشی که تبلور عینی آن را می توان در شیوه اصفهانی به خوبی مشاهده نمود.