دین ‘ هنر‘ ادب ‘ عرفان‘ در فرهنگ الهی ما پیوندی ناگسستنی دارند که گاه به آن توجه کافی مبذول نمی شود‘ سر آن وقتی پدیدار می گردد‘ که این احساس و الهام در ما به وجود آید که این معارف انسانی جنبه ذوقی و شهودی دارند. به ویژه عرفان و موسیقی در فرهنگ سنتی ما همواره با وجد و ذوق و سماع و شور و حال عارفانه همراه بوده است : هنر سماع و نغمات روحانی آن در فرهنگ عرفانی و سیر و سلوک انسانی تاثیر داشته است اصوات و آهنگ های حزن آور در این نوع موسیقی سنتی و معنوی با ساختمان روانی و قدسی نفس و حزن درونی آن نوعی موازنه و تناسب برقرار کرده است و همین کیفیت انطباق باطنی نفس با نغمات آسمانی موسیقی عرفانی است که انسان را از کثرت تعلقات و تشتت خاطر می رهاند و باعث وحدت و ثبات و آرامش خاطر در نفس می گردد و از لحاظ معرفتی نیز این نوع سماع و موسیقی روحانی بر مبنای حکمت ذوقی (و عرفان علمی مبتنی است و منعکس کننده حقایق ثابت و ازلی برگرفته از عالم غیب) است.