بی شک ارتباط ادبیات غنی ایران با نگارگری ریشه هایی عمیق داشته است چنانچه تزئین کتب و مصور ساختن آن قرن ها در حال تحول و توسعه بود. هر دوی این جلوه های درخشان فرهنگ ما (ادبیات و نگارگری) فضولی جداگانه از تاریخ هنر جهان می باشند که به خاطر پیوند درونی و همخوانی ذاتی دو هنرمند (شاعر و نگارگر)ظهور یافتند. همچنین این پیوند و وابستگی هر دو به یکدیگر به جهت بینش یگانه و ذهنیتی مشابه است که از رهگذر حکمت دینی و عرفانی اسلام حاصل آمده است. اگرچه همیشه نگارگران در بند موضوعاتی بودند که شعرا تصویر می کردند اما تعدادی از نگارگران پا از ذهنیات شاعر فراتر گذارده و دلمشغولی های ذهنی و اعتقادی خود را بیان می کردند. چنانچه در نگاره خورنق اثر کمال الدین بهزاد چنین است. او در عبور از شعر نظامی زوایای جدیدتری را کنکاش کرده و اهداف والاتری را بیان می کند.