این مقاله در پی آن است که با استناد به کیفیت رابطة امروز انسان و طبیعت، ضرورت طرح ‘سرشت فضای معماری’ را بیان نماید. بنابراین به ضرورتها و رویکردهای اصلی اشاره خواهد شد که در درک این مفهوم مؤثر هستند. در سه بخش اصلی، نخست ضرورتهای اصلی تفکر در این موضوع بیان میشوند و بهطور چکیده به تحول معنایی طبیعت در دورههای تاریخی اشاره خواهد شد. در ادامة این بحث نسبت واژة سرشت با طبیعت بیان میشود و در بخش دوم به رویکردهای معماری که در درک این مفهوم مؤثر هستند اشاره میگردد. در بخش سوم، چگونگی جهتگیری مهم ترین رویکردهای معماری مبتنی بر طبیعت بازگو میشود. در این زمینه به برخی از ارجاعهای مفهومی اشاره خواهد شد که هر یک به نحوی در ایجاد کیفیتی طبیعی و حقیقی در فضای معماری تأثیرگذار بودهاند. نتایج بدست آمده نشان میدهند که چگونه جستجوی کیفیتی حقیقی و خالص در فضا که برخاسته از هماهنگی فضای معماری با خواستهای سرشتی انسان است، در برخی از رویکردهای معاصر به برداشتهای ظاهری و در برخی دیگر به ارجاعهای مفهومی عمیق نسبت به طبیعت تغییر یافته است. ادراک سرشت فضای معماری و شناسایی معیارهای تعریفکنندة آن زمینهای را بهجهت ارزیابی کیفی این رویکردها فراهم میکند.