هنر به عنوان پدیده ای که در کلیه شئون حیات اجتماعی و فردی انسان دخیل است از اهمیتی کم نظیر برخوردار است و جامعه شناسی هنر نیز به همین دلیل یکی از مباحث مهم جامعه شناسی است که نیازمند یافتن جایگاه خود در حوزه جامعه شناسی معاصر و یافتن یک چارچوب نظری مناسب است. با این دیدگاه مقاله حاضر کوششی است جهت برآورده ساختن این دو نیاز مهم. این مقاله دیدگاههای مختلفی را که از طریق آنها می توان به مطالعه جامعه شناختی هنر پرداخت مطرح کرده و به بررسی اساسی ترین این دیدگاهها یعنی جامعه شناسی معرفت پرداخته و جامعه شناسی هنر را به عنوان شاخه ای یا زیر مجموعه ای از جامعه شناسی معرفت معرفی می کند. مقاله حاضر صرفاً جهت معرفی جامعه شناسی هنر نگاشته شده و در محدوده کلیات باقی مانده است. شرح و بسط هر یک از مقولات ذکر شده و بیان آراء به بحثهای دقیق تری نیاز دارد.